بیگانگی از بارداری، مسئله پشت پرده رحم اجاره ای! جزئیات پژوهش
رحم اجاره ای برای بسیاری از زوج های نابارور، راهی برای داشتن فرزند شده است؛ اما در پس این فرایند پزشکی، مسائلی عمیق و انسانی وجود دارد که کمتر دیده می شود. احساساتی همچون بیگانگی از بارداری، استثمار زنان، نابرابری قدرت و فشارهای روانی، تنها بخشی از واقعیت های تجربه شده توسط زنانی است که رحم خود را در اختیار دیگران قرار می دهند.
رحم جایگزین: راهی برای کمک یا ابزاری برای استثمار؟
رحم جایگزین یا «بارداری به جای دیگران»، یکی از روش های پرحاشیه در عرصه کمک باروری است. در این روش، زنی بارداری فرزندی را بر عهده می گیرد که از لحاظ ژنتیکی متعلق به او نیست. کشورها رویکردهای متفاوتی نسبت به این موضوع دارند؛ در حالی که این عمل در کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا ممنوع است، در کشورهای ایران، روسیه و اوکراین با شرایط خاص، انجام می پذیرد.
اصطلاحاتی مانند «مادر قرضی»، «مادر مهمانخانه ای» یا «رحم اجاره ای» هر کدام دربردارنده مفاهیمی هستند که نشان دهنده دیدگاه های مختلف و گاه متضاد نسبت به این پدیده اند. اگرچه برخی این کار را نوعی همیاری انسانی و نجات بخش برای زوج های نابارور می دانند، در مقابل، دیدگاه هایی نیز وجود دارد که آن را شکلی از استثمار زنان طبقات پایین، همراه با تحقیر و نابرابری اجتماعی می دانند.
تجاری سازی رحم اجاره ای و تبعات آن
زمانی که رحم جایگزین وارد فرآیند بازار و کسب درآمد می شود، بسیاری از پیچیدگی های اخلاقی و اجتماعی آن آشکارتر می گردند. پژوهش ها نشان داده اند که در برخی موارد، این کار به قاچاق انسان و سوءاستفاده از زنان فقیر شباهت پیدا می کند. موضوع وقتی نگران کننده تر می شود که بدانیم این زنان غالباً بدون حمایت های اجتماعی و روانی، صرفاً به واسطه نیاز مالی، وارد این مسیر می شوند.
تحقیق میدانی؛ نگاهی از درون به تجربه زنان
فخرالسادات هاشمی نسب، جامعه شناس و استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان، به همراه همکار خود، در پژوهشی کیفی به بررسی تجربه زیسته زنان «مادر جایگزین» در شهر کرمان پرداختند. آن ها با ۱۲ زن که حداقل یک بار این تجربه را پشت سر گذاشته بودند، گفت وگو کرده و سعی کردند نگاهی عمیق و انسانی به ابعاد پنهان این پدیده بیندازند.
احساس بیگانگی از بارداری؛ تجربه ای تلخ اما واقعی
یکی از مهم ترین یافته های این تحقیق، مفهومی به نام «بیگانگی از بارداری» بود. زنانی که رحم خود را اجاره داده اند، احساس می کردند که بارداری شان طبیعی نبوده و ارتباطی با جنین درون رحم شان ندارند. آن ها این فرآیند را نه به عنوان بخشی درونی، بلکه به عنوان وظیفه ای بیرونی، قراردادی و برنامه ریزی شده تلقی می کردند. این احساس، همراه با فشارهای روانی، باعث ایجاد نوعی گسست از هویت مادری در آن ها شده بود.
نابرابری قدرت و صدای خاموش مادر جایگزین
در این پژوهش مشخص شد که والدین سفارش دهنده – یعنی زوج هایی که فرزند را سفارش می دهند – معمولاً کنترل بیشتری بر روند بارداری دارند. آن ها قراردادها را تعیین می کنند، تصمیم ها را می گیرند و حتی بر سبک زندگی مادر جایگزین نظارت دارند. در مقابل، زنان حامل بارداری در بسیاری از موارد احساس بی قدرتی، ناچاری و فقدان صدای مستقل داشتند؛ گویی تنها ابزاری برای رسیدن به هدف والدین بودند.
پیشنهادهایی برای حمایت واقعی از زنان درگیر در فرآیند رحم جایگزین
پژوهشگران این تحقیق پیشنهاد می دهند که:
- قراردادهای مکتوب، روشن و عادلانه بین طرفین تنظیم شود.
- حمایت های مشاوره ای و روانی در طول بارداری و پس از آن ارائه گردد.
- زنان نقش پذیر در این فرایند باید در فرآیند تصمیم گیری مشارکت فعال داشته باشند.
در غیر این صورت، رحم اجاره ای به ابزاری برای کسب سود یک جانبه، با نادیده گرفتن آسیب های اجتماعی و روانی زنان، تبدیل خواهد شد.
نتیجه گیری: ضرورت نگاه انسانی به موضوع رحم جایگزین
مطالعه تجربه زیسته زنان درگیر در پدیده رحم اجاره ای، نشان می دهد که این فرایند فراتر از یک قرارداد پزشکی و حقوقی است. بارداری در این شکل، زنان را با فشارهایی عاطفی، روانی و اجتماعی مواجه می سازد که نیازمند سیاست های حمایتی، شفافیت قانونی و نگاه انسانی است. انتشار چنین تحقیقاتی در نشریه هایی چون پژوهش نامه زنان، اقدامی مهم در جهت ایجاد گفت وگویی عمیق تر درباره پدیده ای است که تا کنون بیشتر در حاشیه قرار داشت.
حمایت از حق انتخاب، کرامت انسانی و ایجاد برابری در روابط قدرت و تصمیم گیری، تنها راهی است که می تواند رحم جایگزین را از ابزاری برای استثمار، به فرصتی برای امید و زندگی تبدیل کند.
نظرات کاربران