دختر خلبان شهدای خدمت: تلفن پدر را آل هاشم جواب داد، می گفت «اینجا کجاست؟»
سقوط بالگرد رئیس جمهور در اردیبهشت ۱۴۰۳ یکی از تلخ ترین و تأثیرگذارترین حوادث سال های اخیر ایران بود. بالگردی که حامل رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی و جمعی از مقامات کشور بود، در منطقه حفاظت شده دیزمار شهرستان ورزقان سقوط کرد. این اتفاق در کنار از دست دادن چهره های برجسته، خاطراتی تلخ برای خانواده های آن عزیزان برجای گذاشت. یکی از این خانواده ها، خانواده شهید خلبان سرتیپ سید طاهر مصطفوی است؛ و روایت تکان دهنده ای از روز حادثه توسط دختر این خلبان شهید در گفت وگویی منتشر شده است.
وقتی کسی نمی دانست بالگرد حامل چه کسانی است
در لحظات اولیه پس از سقوط، هویت سرنشینان بالگرد مشخص نبود. فاطمه سادات مصطفوی، دختر شهید خلبان مصطفوی، می گوید که زمانی که با پدر تماس می گرفت، تلفن را شخصی دیگر پاسخ می داد. او بعدها متوجه شده که آن شخص، سید محمدعلی آل هاشم امام جمعه تبریز بوده است که در شرایطی بسیار دشوار، با صدایی ضعیف با او صحبت کرده و تنها جمله ای که تکرار می شد این بود:
«ای خدا، این جا کجاست؟ اینجا کجاست ما گیر کردیم…»
این لحظات برای او پر از استرس و نگرانی بود؛ اما هنوز نمی دانست که پدرش خلبان بالگرد رئیس جمهور بوده است.
مرور لحظه های اضطراب و ابهام
با گذر زمان، نگرانی ها بیشتر شد. تماس های پر تعدادی که به خانه آن ها می شد، نشان می داد که اتفاقی افتاده است اما کسی چیزی به صراحت نمی گفت. فاطمه سادات تعریف می کند که در آن زمان، حتی خود گوشی پدرش با منزل تماس گرفت و همان صدای ناشناخته پاسخ داد، صدایی جز پدر بود. او یادآور می شود:
«ترسیده بودم، واقعاً نمی دانستم چه اتفاقی افتاده است.»
با توجه به سکوت پدر در بیان جزئیات ماموریت، خانواده او نمی دانستند خلبان چه ماموریتی است. اما این نگرانی ها لحظه به لحظه بیشتر می شد و احتمال سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور همه چیز را در ذهن دختر شهید به هم متصل کرد.
باور تلخ از طریق زیرنویس تلویزیون
با اعلام رسمی خبر سقوط، خانواده شهید مصطفوی در کنار دیگر اقوام دور هم جمع شدند. همگی به دنبال خبری امیدوارکننده از رسانه ها بودند. فاطمه سادات می گوید:
«وقتی زیرنویس تلویزیون آمد، اول نوشته بود بالگرد پیدا شده است و من خوشحال شدم؛ اما بلافاصله نوشته شد ”اثری از زنده بودن سرنشین ها نیست”. همان جا بود که بعد از کلی انتظار، دیگر امیدی نداشتم.»
یاد پدری آرام و مسئولیت پذیر
اکنون که اولین سالگرد شهادت شهید سرتیپ سید طاهر مصطفوی فرا می رسد، دختر او از دلتنگی هایی می گوید که هیچ گاه پایان نمی گیرد. او خاطره ای شیرین از نماز خواندن پدرش دارد که نشان دهنده عمق لطافت روحی و تعهد معنوی این خلبان شهید است:
«نماز ظهر و عصر پدرم داشت قضا می شد. با عجله نماز می خواند. ازش پرسیدم چرا این قدر عجله داری؟ گفت ‘نمازم را نخواندم، خجالت می کشم‘. پرسیدم از کی خجالت می کشی؟ با نگاهی به آسمان گفت ‘از اون بالایی خجالت می کشم‘.»
بی شک نام و یاد سرتیپ سید طاهر مصطفوی به عنوان یکی از شهدای خدمت در تاریخ ایران ماندگار خواهد شد. مردی متعهد، آرام، قانون مند و مسئولیت پذیر که بار سنگین محافظت از جان رئیس جمهور و دیگر مسئولان کشور را بر دوش می کشید، و در این مسیر جان خود را فدا کرد.
سقوطی که تاریخ منطقه را تغییر داد
حادثه سقوط در منطقه دیزمار شهرستان ورزقان رخ داد، منطقه ای که حالا دیگر به آن “شهید جمهور” می گویند. چنین نام گذاری نشان دهنده عمق تأثیرگذاری این فاجعه در حافظه عمومی مردم و مسئولان است. نام شهدای این پرواز از جمله خلبان شهید مصطفوی باید با احترام و افتخار در حافظه جمعی ما ماندگار شود.
یادشان گرامی، راه شان پررهرو
در کنار خلبان شهید سید طاهر مصطفوی، افراد برجسته دیگری چون ابراهیم رئیسی، حسین امیرعبداللهیان، مالک رحمتی، محسن دریانوش، بهروز قدیمی و سیدمهدی موسوی نیز در این سانحه
به شهادت رسیدند. هر یک از این نام ها، نمادهایی از وظیفه شناسی و ایثار هستند.
یاد و خاطره همه این شهدای خدمت، تا ابد در دل ملت ایران زنده خواهد بود.
نظرات کاربران