خانه ای غرق در سکوت، چشمانی اشکبار و کوچه ای که با تلخی نبودن الهه حسین نژاد نفس می کشد؛ اینجا همان جایی است که دختر ۲۴ ساله خانواده حسین نژاد برای همیشه خاموش شد. خبر تکان دهنده کشف پیکر بی جان الهه در صبح پنجشنبه چهاردهم خرداد، مثل زلزله ای خبری، نه فقط خانواده، بلکه دل هزاران نفر را به درد آورد و فضای مجازی را مملو از واکنش ها، همدردی ها و ابهامات کرد.
الهه، دختری آرام، با رویاهایی که ناتمام ماندند، حالا تنها در قلب خانواده اش زنده است. پدر و مادرش که تا آخرین لحظه امیدوارانه به بازگشت دخترشان چشم دوخته بودند، حالا با چهره هایی مات و دل هایی شکسته، تنها چیزی که در آغوش دارند یاد و خاطره فرزند جوانشان است. روایت آنان از شب حادثه، جزئیات تازه ای از این قتل مرموز را آشکار می کند؛ جزئیاتی که ممکن است مسیر تحقیقات پرونده را تغییر دهد.
در این گزارش، به روایت احساسی خانواده الهه حسین نژاد از روزهای ناپدید شدن، لحظه آگاهی از خبر مرگ، واکنش آن ها به نحوه اطلاع رسانی و ناگفته های تلخ زندگی دخترشان می پردازیم. همچنین ابهامات و سوالات بی پاسخ درباره علت قتل و وضعیت پیگیری پرونده توسط پلیس را بررسی خواهیم کرد.
از ناپدید شدن تا پیدا شدن جسد؛ ۱۱ روز جست وجوی ناامیدانه
الهه حسین نژاد، متولد سال ۱۳۷۹، ساکن اسلامشهر و ناخن کار سالن زیبایی سعادت آباد بود. روز پنج شنبه چهارم خرداد، به درخواست خانواده اش برای مراقبت از برادر معلولش زودتر از همیشه محل کارش را ترک کرد. طبق آخرین تماسش، اعلام کرده بود که تا ۲۰ دقیقه دیگر به خانه می رسد؛ اما هیچ گاه نرسید. دوربین ها نشان دادند که او سوار یک خودروی سمند نقره ای متفرقه شده است. به گفته ی مقامات قضایی، این خودرو متعلق به مسافرکشی ناشناس بود که به نیت سرقت تلفن همراه، او را با ضربات چاقو کشت و جسدش را در بیابان های اطراف فرودگاه امام خمینی رها کرد.
واکنش خانواده: عزاداری در سکوت، بغض نگفته ها
صبح جمعه، کوچه های اسلامشهر گوشه ای از ماتم مردم و خانواده الهه بود. مردان سیاه پوش، زنان گریان و کوچه ای که در سکوت فرو رفته بود. اعضای خانواده گفتند: «به ما گفته اند مصاحبه نکنیم. گفته اند هیچ کاری نکنیم». یکی از بستگان نزدیک الهه با اشک، جزییات دردناک قتل را بازگو کرد: «وقتی قاتل خواسته گوشی را بگیرد و دختر مقاومت کرده، ضربه ای به قلبش زده… بعد دومین ضربه را زده و…»
خانه ای که از درد لبریز است
خانه الهه جایی در نزدیکی چهارراه قائم اسلامشهر است، اما به سختی پیدا می شود. کوچه ها و جاده هایی خاک گرفته که نشانی از توسعه و امنیت شهری ندارند. خانه ای غرق در بغض، پر از نگاه های گریان و تصاویر بنرهای تسلیت. در این خانه، مادر الهه بی تاب است و برادر معلولش هنوز اسم خواهرش را صدا می زند. یکی از همسایه ها می گوید: «الهه دختر بسیار آرام، زیبا و سربه زیری بود. حیف شد. چنین دختری نباید این طور از دنیا برود».
بازسازی صحنه جرم و آغاز تحقیقات قضایی
طبق گفته های علی ولی پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران، در روز شنبه صحنه قتل بازسازی خواهد شد. قاتل که اکنون در بازداشت است، کسی بوده که پیش تر نیز محکومیت هایی داشته و در کمترین زمان ممکن شناسایی شده است. پلیس تاکید کرده که این فرد نه راننده تاکسی رسمی بوده و نه عضو پلتفرم های اینترنتی، بلکه یکی از هزاران خودرو مسافرکش بدون مجوز بوده که با ایجاد ظاهری شبیه تاکسی در خیابان ها پرسه می زنند.
واکنش عمومی؛ خشم و ناامیدی
پس از انتشار خبر، فضای مجازی پر شد از پست هایی در حمایت از خانواده الهه و انتقاد از شرایط امنیتی. بسیاری از شهروندان معتقدند که اگر ردیابی لحظه ای تلفن همراه به سرعت انجام می شد، شاید زودتر پیکر الهه پیدا می شد یا احتمال نجاتش وجود داشت. خشم مردم معطوف به افزایش جرایم خشونت آمیز در مناطق حاشیه ای شده و بسیاری به مسئولان درباره ضعف در امنیت عمومی اعتراض داشتند.
محله ای که ناامن است؛ زندگی در سایه ترس
زنان محله از تجربه های تلخ دزدی و زورگیری می گویند. کوچه های تاریک، زمین های بیابانی بی چراغ، جاده هایی با خطر همیشگی. بسیاری تأکید دارند این اولین بار نیست که چنین اتفاقی در منطقه رخ می دهد. در سال های اخیر چندین مورد دزدی، زورگیری و حتی تلاش برای ربایش گزارش شده و این موضوعات نشان می دهد که زیرساخت های امنیتی به شدت ضعیف هستند.
واکنش رسمی؛ از درد شخصی تا فاجعه اجتماعی
زهرا بهروز آذر، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، در یادداشتی نوشت: «این جنایت صرفاً یک رخداد فردی نیست، بلکه تابلویی از بحران های پیچیده و چندلایه جامعه است؛ از اختلالات روانی، فرهنگی، اقتصادی و زیرساختی که همگی در افزایش خشونت نقش دارند». او در پایان تاکید کرد که پروژه “شهر امن و دوستدار خانواده” با بالاترین اولویت در دستور کار قرار دارد.
جمع بندی
قتل الهه حسین نژاد تنها قتل یک دختر جوان نیست؛ بلکه آینه ای است برای دیدن هزاران خلأ امنیتی، اقتصادی و اجتماعی در کشوری که هر روز زنان و دختران بیشتری قربانی این چرخه ی ناامن می شوند. امید است صدای مردم، بازتاب رسانه ها و همدردی جامعه منجر به اقداماتی جدی در جهت افزایش امنیت اجتماعی و پیشگیری از فجایع مشابه شود.
الهه، دختر آرام و مهربان اسلامشهر، فراموش نخواهد شد…
نظرات کاربران