مردی که به ۳ فقره قتل متهم بود، پس از ۴۰ روز مخفی شدن در قبرستان محاکمه شد!
قتل سه مرد در جریان یک درگیری خیابانی و گریختن عامل جنایت به قبرستان، داستانی عجیب و تکان دهنده را رقم زد. این پرونده جنجالی اکنون، پس از گذشت ۳ سال به مرحله محاکمه رسیده و متهم در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز عدالت ایستاده است.
آغاز ماجرا: درگیری مرگبار در سبلان تهران
اواخر فروردین ۱۴۰۰، گزارش یک درگیری شدید در محله سبلان تهران به پلیس اعلام شد. مأموران با حضور در محل دریافتند که یک گلفروش دوره گرد، پس از مشاجره پراکنده با راننده و دو سرنشین یک خودروی پژو ۴۰۵، با سلاح سرد به آن ها حمله کرده و هر سه را کشته است. سپس از محل حادثه متواری شده است.
شهادت شاهدان عینی: گلدان هایی که به قیمت جان تمام شدند
یکی از شاهدان در صحنه حادثه گفت: «مقتولان از بچه محل های ما بودند. وضع مالی خوبی داشتند. مرد گلفروش مدعی بود که آن ها چند گلدان برداشته اند و پولش را نداده اند. بعد ناگهان ما دیدیم که با تبر به هر سه نفر حمله کرد و سپس با یک نفر دیگر فرار کرد.»
بنابر گزارش ها، دوست متهم اصلی همان روز در نزدیکی متروی سبلان بازداشت شد اما فرد اصلی به نام کریم موفق به فرار گردید.
۴۰ شبانه روز پنهان شدن در قبرستان!
بعد از این جنایت، متهم در دفاعیات خود گفت: «بعد از حادثه، از شدت ترس، به یک قبرستان در اطراف شهر رفتم و برای مدت ۴۰ شب در آنجا به صورت مخفیانه زندگی کردم. سپس با مردی آشنا شدم که مرا به یکی از روستاهای ایلام برد. برای سه سال با هویت جعلی زندگی می کردم تا اینکه بالاخره دستگیر شدم.»
بازداشت قاتل پس از سه سال فرار
پس از سه سال تعقیب و جست وجوی شبانه روزی، سرانجام پلیس توانست قاتل فراری را در یکی از روستاهای ایلام شناسایی و دستگیر کند. کریم به قتل سه مرد اعتراف کرد و پرونده به دستگاه قضایی تحویل شد.
محاکمه جنجالی در دادگاه کیفری تهران
در آغاز جلسه دادگاه، اولیای دم هر سه مقتول با قاطعیت خواستار اجرای حکم قصاص شدند. مادر یکی از مقتولان گفت: «تو پسر ۳۴ ساله ام را بی رحمانه کشتی. نه فقط او را، بلکه دو نفر دیگر را هم با تبر کشتی. من هرگز رضایت نمی دهم.»
دفاعیات متهم: فقط از خودم دفاع کردم
متهم با اشک به قضات گفت: «من سابقه دار نیستم. گلدان ها تمام دارایی من بودند. آن شب آن سه نفر چند گلدان برداشتند و سوار ماشینشان شدند بدون اینکه پول بدهند. وقتی اعتراض کردم، من و دوستم را زدند. یکی از آن ها با چاقو به سمت من حمله کرد که در درگیری چاقو به سمت خودم برگشت. نمی دانم چه شد اما هر سه را زدم و فرار کردم.»
او افزود: «بعد، ترس و شوک فراگیرم کرد. به قبرستان اطراف کرج پناه بردم. با مردی آشنا شدم که کمکم کرد از تهران خارج شوم. نمی خواستم کسی را بکشم. فقط به خاطر دفاع از جان و مال خودم آن اقدام را انجام دادم.»
آیا مرد گل فروش قصاص می شود؟
با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی نهایی وارد شور شدند. حال باید دید آیا ادعاهای متهم مبنی بر دفاع مشروع پذیرفته می شود یا اینکه حکم قصاص برای او در نظر گرفته خواهد شد.
پرونده قتل سه مرد در سبلان نه تنها ابعاد جنایی، بلکه ابعاد روانی و اجتماعی پیچیده ای دارد. زندگی پنهانی در قبرستان، فرار با هویت جعلی و هشدار درباره تنش های خیابانی، همگی مؤلفه هایی هستند که این پرونده را منحصر به فرد کرده اند.
برای دریافت اخبار مهم و پیگیری جزئیات این پرونده با ما همراه باشید.
نظرات کاربران