نقش گروسی در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل چه بود؟ آیا گروسی باعث جنگ بود؟
پیش زمینه بحران؛ ابهام در موضع آژانس و گروسی
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، طی جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، با اتخاذ مواضع مبهم و دیرهنگام، نقش کلیدی در پیچیده تر شدن بحران ایفا کرد. رفتار گروسی نه فقط مورد نقد جامعه سیاسی ایران، بلکه نشانه ای از سیاسی شدن آژانس و فاصله گرفتن از رسالت فنی و بی طرفانه اش بود.
توالی رویدادهای منتهی به جنگ؛ نقش گزارش های گروسی
پس از حملات اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران در ۱۳ ژوئن ۱۴۰۴، فقط یک هفته کافی بود تا گروسی در اعترافی دیر هنگام بگوید: «ما هیچ گونه شواهدی مبنی بر تلاش نظام مند ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای نداشتیم.» این موضع گیری بعد از ویرانی زیرساخت های مهم و شهادت صدها ایرانی، هرگز نتوانست نقش مخرب گروسی و آژانس در روند شکل گیری بحران را پنهان کند.
مراحل مهم ماجرا طی یک سناریوی هماهنگ پیش رفت: قطعنامه شورای حکام آژانس که با تکیه بر گزارش جانبدارانه گروسی و پیش نویس تروئیکای اروپا تصویب شد، تنها ۲۴ ساعت قبل از آغاز حمله نظامی اسرائیل صادر شد؛ آمریکا نیز بلافاصله به عملیات پیوست.
آژانس انرژی اتمی؛ ابزار سیاسی در دست غرب و اسرائیل
تحلیل گران معتقدند انتخاب گروسی به سمت مدیریت آژانس، نشانه ای روشن از سیطره سیاست بر این نهاد بین المللی است. او با گزارش های مغرضانه و عدم محکومیت صریح حملات اسرائیل، به ابزار تل آویو و واشنگتن بدل شد. واکنش مسئولان ایرانی، از عباس عراقچی و کاظم غریب آبادی تا محمدجواد ظریف و علی لاریجانی، همگی بر نقش گروسی در زمینه سازی جنگ و مسئولیت حقوقی وی تأکید داشتند. ظریف صراحتاً گروسی را شریک جنایت و شایسته عزل دانست.
پنهان کاری و ارائه بهانه حقوقی برای جنگ
گروسی در نشست شورای حکام، حقیقت صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را پنهان کرد و این فرصت را فراهم ساخت تا با ادعای عدم پایبندی ایران، قطعنامه ای ضدایرانی تصویب شود. این قطعنامه بهانه و دستاویز آغاز تجاوز نظامی شد. به گفته اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، گزارش گروسی وسیله ای برای صدور قطعنامه بی اساس و سپس حمله نظامی شد.
این نوع عملکرد باعث شد نه تنها اعتبار آژانس، بلکه کلیت رژیم عدم اشاعه (NPT) نیز خدشه دار شود و سایر اعضا اعتماد خود را به این جنبش بین المللی تا حد زیادی از دست دهند.
ادعای سفر به تهران؛ وظیفه فنی یا اهداف سیاسی؟
گروسی، در حالی که هنوز حملات اسرائیل و آمریکا را محکوم نکرده بود، مدعی شد آماده است برای بررسی کاربردهای صلح آمیز انرژی هسته ای به تهران سفر کند. اما کارشناسان معتقدند این درخواست نه در راستای حفظ تعهدات آژانس، بلکه در خدمت اهداف اطلاعاتی و سیاسی قرار دارد؛ چرا که ایران پیش تر بسیاری از تجهیزات حساس خود را جابجا کرده بود و این سفر، برای ارزیابی خسارات و جمع آوری داده های امنیتی تلقی شد.
اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی، خواستار منع کامل ورود گروسی به ایران شد و چنین رفتارهایی را نفوذ و جاسوسی آشکار دانست.
تضعیف مشروعیت و جایگاه بین المللی آژانس
با این اقدامات، رفتار گروسی نه صرفاً یک اشتباه مدیریتی، بلکه خیانتی به اصول آژانس و نهایتاً صلح بین المللی قلمداد شد. قطعنامه ای که بر مبنای گزارش گروسی صادر شد، مستقیماً به حملات اسرائیل و آمریکا انجامید. سازمان انرژی اتمی ایران نیز این خیانت و همدستی را به کمیته های حقوقی و مجامع بین المللی گزارش داد و پیگیری جدی آن را وعده داد.
امروز آژانس، به جای ایفای نقش حافظ انرژی صلح آمیز، خود به ابزاری برای جنگ افروزی و تهدید اعضا بدل شده است. این بی اعتمادی می تواند الگویی بسیار خطرناک برای سایر کشورها در آینده باشد.
پاسخ به پرسش اصلی: آیا گروسی باعث وقوع جنگ شد؟
تجمیع مستندات و مواضع رسمی نشان می دهد گروسی، با پنهان کاری آگاهانه و اتخاذ مواضع جانبدارانه، به صدور قطعنامه ای کمک کرد که زمینه ساز حمله نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران شد. اگرچه شروع عملی جنگ توسط اسرائیل و آمریکا صورت گرفت، اما نقش گزارش های جهت دار گروسی و آژانس در شکل دهی بهانه حقوقی و سیاسی حملات غیرقابل انکار است. در نتیجه، نه فقط رفتار گروسی، بلکه ماهیت کنونی آژانس به عنوان ابزاری برای سیاسی کردن تحولات حیاتی برملا شد.
رفتار گروسی، اعتبار آژانس و رژیم عدم اشاعه را به شدت خدشه دار کرد و جایگاه دیپلماسی چندجانبه در مدیریت بحران های امنیتی و هسته ای را به خطر انداخت.
نظرات کاربران